سید مصطفی ایرانمنش، کارآفرین و عضو هیأت علمی رسمی مورد تایید وزارت علوم و چهره ماندگار در صنایع تبدیلی و صنعت بستهبندی مدرن ایران است. وی در زمینه علوم و صنایع غذایی و صنعت بستهبندی مطالعات و تجربیات زیادی دارد.
از جمله ویژگیهای وی این است که هم در کسوت مدرس دانشگاه، شاگردان زیادی را تربیت کرده و هم در حوزه صنعت در طراحی، ساخت، نصب و راهاندازی خطوط تولید حضور فعال داشته است. بسیاری از دستاندرکاران صنایع غذایی اعم از دانشجویان یا صاحبان صنایع با ایرانمنش و آثارش آشنا هستند. کتاب «فرهنگ علوم تغذیه و مهندسی صنایع غذایی» برای طیف گستردهای از دستاندرکاران صنایع غذایی نامی آشنا است و از این کتاب بهرههای زیادی بردهاند. سیدمصطفی ایرانمنش مؤلف «فرهنگ علوم تغذیه و مهندسی صنایع غذایی» جمعآوری اطلاعات و معادلسازی واژههای این کتاب را حاصل پانزده سال تحقیق و تلاش خود میداند.ایرانمنش اکنون تمام همت خود را روی صنایع بستهبندی متمرکز کرده و قصد دارد با بهرهگیری از آموختههای خویش در جهت رشد صنعت بستهبندی در کشور قدم برداشته و اطلاعات و تجربیات خود را در اختیار این بخش قرار دهد و در همین راستا، در حال حاضر مدیریت پروژههای هیدروپونیک، چیپس میوه ویتامینه ارگانیک و مشتقات سنجد را در استان سمنان برعهده دارد. آنچه در پی میآید ماحصل گفتوگو با اوست.
لطفاً درخصوص نقش صنعت بستهبندی در رشد صنعتی و اقتصادی توضیح دهید.
صنعت بستهبندی از پایههای استوار و ارکان اصلی علم و فنآوری است و در توسعه فعالیتهای عمرانی، پیشرفت صنعت و تحقق اقتصاد مقاومتی نقش بسزایی دارد و لذا باید از این طریق در جهت افزایش سطح کیفیتها تلاش کرد تا به فنآوریهای پیشرفته تولید هر محصول دست یافت. (اشاره به بستهبندیهای هوشمند).
اغلب تصور میکنند که صنعت بستهبندی فقط برای حفظ منافع مصرفکننده است؛ اگرچه این نظر تا حدی صحیح است و صنعت بستهبندی به نیازهای فردی و اقتصادی مصرفکنندگان توجه خاص دارد، اما در دنیای کنونی صنعت بستهبندی و کیفیت کالا و خدمات از مهمترین عوامل رقابت محسوب شده و استمرار حرکت چرخ تولید و فنآوری و همچنین حضور مؤثر در بازارهای داخلی و جهانی، کاملاً به این موضوع بستگی دارد و لذا میتوان گفت که سود حاصل از رعایت صنعت بستهبندی برای تولیدکنندگان بیش از مصرفکنندگان است، زیرا از یک سو آثار مطلوب تداوم حضور در بازار را برای صاحبان سرمایه به ارمغان میآورد و از سوی دیگر منجر به صرفهجوییهای حاصل از کاهش ضایعات و هزینههای خدمات پس از فروش و دوبارهکاریهای ناشی از تعویض کالا یا فرآیندهای معیوب و ناقص میشود.
فواید ناشی از اینکار معمولاً بهقدری چشمگیر است که هرگونه سرمایهگذاری در زمینه صنعت بستهبندی فرآوردهها و خدمات را برای صاحبان صنایع و همچنین مجریان و پیمانکاران پروژههای عظیم و صنعتی، موجه میسازد. بهطوری که در زمان کوتاهی میتوانند نتایج ملموس آن را در کاهش هزینهها و مبالغ ذخیره شده مشاهده کنند.
با اجرای قوانین و مقررات صنعت بستهبندی، هزینههای تولید و اجرای پروژه در بخشهای مختلف از جمله؛ انبارداری و ساخت، همچنین ارایه خدمات در حد قابل توجهی تنزل مییابد؛ روند تولید منظم میشود؛ آرایش عملکرد شرکت یا کارخانهها به نحو متعادلی تنظیم میگردد؛ نگهداری اسناد، نقشهها و طرحهای مربوط به تولید محصولات و انجام خدمات طبق یک نظام دقیق بازیابی سریع، طبقهبندی و بایگانی میشود! همکاری میان واحدهای مختلف سازمان یا کارخانه برای پیشبرد روند تولید میسر خواهد شد؛ تفاهم کارکنان در مسائل تحقیق میپذیرد و سرانجام با اجرای پروژه یا تولید کالای دارای کیفیت و بستهبندی مطلوب، رضایت بهرهبرداران و مصرفکنندگان نیز جلب میشود و بدینترتیب صنعت بستهبندی، شالوده استواری را برای پیشرفت و توسعه صنعت و اقتصاد فراهم میسازد، همین دلایل سبب شده تا هزینه برای صنعت بستهبندی، نوعی سرمایهگذاری مطمئن برای حضور در بازار رقابتی، تلقی شود.
امروز جهان نه تنها در بخش صنعت، بلکه در همه چیز و در تمام عرصهها در حال تحول بوده و استانداردسازی نیز پابهپای این تحولات در حال گسترش است و تقریباً همه عرصهها از جمله فعالیتهای عمرانی، سازندگی، علمی و آموزشی، کشاورزی و حتی فرآیندهای مدیریتی را نیز در برگرفته است. اینک صنعت بستهبندی جدیدی که به «مدیریت کیفیت» موسوم است، فقط به نتیجه محصول نهایی بسنده نمیکند، بلکه یک خط تولید را از ابتدا تا انتها زیرنظر میگیرد. این مدیریت به شکلی هدفمند و برنامهریزی شده، تحرک و پویایی را به بخشهای مختلف سازمانی هدیه میدهد.
سرمایهگذاری در جهت بهبود فرآیندهای سازمانی و کیفیت خدمات و کالاهای تولیدی برای پاسخگویی به نیازهای خدمات گیرندگان، مشتریان و مصرفکنندگان داخلی و نیز صدور خدمات، بهویژه خدمات فنی و مهندسی به سایر کشورها و همچنین راهیابی کالاها به بازارهای جهانی و کاهش واردات، مهمترین اصل در خط مشی توسعه اقتصادی محسوب میشود. هر کشور در حال توسعه، که افزایش و بهبود ظرفیتهای مختلف اقتصادی را در رأس برنامههای خود قرار داده باشد، در مییابد که صنعت بستهبندی شاخصهای تولید و خدمات و همچنین سنجش و کنترل کیفیت محصولات، یکی از نکات اصلی در برنامههای توسعه است.
نقش صنعت بستهبندی در اقتصاد خُرد را تشریح کنید.
در مباحث مربوط به اقتصاد خرد، عرضه و تقاضا محور اصلی بوده و مهمترین عامل تأثیرگذار و تنظیم این دو موضوع، کیفیت و مطلوبیت کالا یا محصولی است که مصرفکننده درخواست یا خریداری مینماید. مطلوبیت بهطور عمده با دو عنصر «قیمت» و «کیفیت» تعیین میشود، کیفیت، بیانکننده دوام، استحکام، ایمنی، کاربری، بستهبندی، زیبایی و سایر ویژگیهای خدمات کالاست و نقش صنعت بستهبندی نیز این است که زمینههای ارتقای کیفیت را در مواردی که در بالا ذکر شد فراهم سازد.
علاوه بر آن، «صنعت بستهبندی» کالا و خدمات، ارتقاء بهرهوری را به همراه داشته و باعث صرفهجویی در مصرف منابع و امکانات میشود. اما با افزایش بهرهوری و رونق بازار کسب و کار، سطح درآمد جامعه بالا رفته و با افزایش قدرت خرید مردم، خود به خود کیفیت بر قیمت کالا و خدمات تقدم پیدا میکند و در نهایت رفتار مصرفکننده را از لحاظ رعایت اصول منفعت و هزینه در درازمدت هدایت مینماید.
نقش صنعت بستهبندی در اقتصاد کلان چگونه تعریف میشود؟
در اقتصاد کلان، مباحث مربوط به زیرساختهای اساسی، تولیدملی، سرمایهگذاری، تجارت خارجی و اشتغال کامل مطرح و صنعت بستهبندی مبنا و اصول حرکت به سوی تولید انبوه است. بنابراین اجرای نظام صنعت بستهبندی، تولید انبوه را برای کشورها به ارمغان آورده و باعث رشد درآمد ملی آنان خواهد شد و به تبع آن سرمایهگذاری رونق گرفته، زمینههای اشتغال کامل در سطح ملی را یجاد خواهد کرد. از طرفی اجرا و بهکارگیری صنعت بستهبندی بینالمللی، تجارت خارجی را تسهیل نموده و به تدریج سهم بیشتری از بازارهای بینالمللی را بهدنبال خواهد آورد، بنابراین صنعت بستهبندی چه از نظر تجارت داخلی و چه از نظر تجارت خارجی، نقش مهمی در توسعه اقتصادی برجای میگذارد.
جایگاه صنعت بستهبندی در تحقق اقتصاد مقاومتی را تشریح کنید.
هماکنون در بسیاری از امور اعم از دولتی یا غیردولتی، صنعت بستهبندی خارجی پایه و محور انجام فعالیتها قرار میگیرند و لذا پیوسته این سؤوال مطرح بوده که با توجه به ظرفیتهای علمی موجود درکشور و شرایط خاص جمهوریاسلامی ایران و ارزشهای حاکم بر فضای فرهنگی کشور، چرا در همه موارد باید اصول و ضوابط خارجی، مبنای عمل قرار گیرد و اصولاً چرا تابهحال تلاش جدی برای اینکه حداقل بتوانیم در مباحث مربوط به علوم انسانی به مرجعی برای دیگران تبدیل شویم، صورت نگرفته است.
قطعاً تحقق این خواسته و برونرفت از این مشکل مستلزم مطالعه و بررسیهای علمی دقیق و در عینحال اقدامات زیربنایی و فراگیر است، اما قطعاً در این فرآیند، توجه به نکات ذیل از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و میتواند در پیادهسازی اصول اقتصاد مقاومتی نقش اساسی داشته باشد و لذا باید با دقت بیشتری به آنها پرداخته شود. در دنیای امروز بهرغم وجود مراکز بینالمللی صنعت بستهبندی، تقریباً تمامی کشورها برای خود یک صنعت بستهبندی ملی دارند، به عبارت دیگر در بیشتر کشورها، سازمانی وجود دارد که بر کیفیت کالا و خدمات نظارت میکند که بهنام «سازمان صنعت بستهبندی» معروف هستند، با توسعه علوم و پیچیدهتر شدن فنآوریهای نوین در برخی موارد، بسیاری از کشورها پا را از این حد فراتر گذاشته و مؤسساتی را در بخش دولتی و حتی خصوصی ایجاد کردهاند که کارشان صنعت بستهبندی تخصصی در زمینههای مشخص است و در مواردی نتایج کار این مؤسسات به مرجعی برای دیگران تبدیل و کاربرد جهانی پیدا کرده است.
با توجه به توضیحات فوق به نظر میرسد کشور هماکنون در مرحلهای از فرآیند توسعه قرار دارد که تسریع و تکمیل این روند، ایجاد چنین مؤسساتی را برای صنعت بستهبندی بومیدر کشور اجتنابناپذیر مینماید.
خلاصه اینکه جایگاه و نقش صنعت بستهبندی در اقتصاد مقاومتی مثال حلقه مفقوده در صنایع است که شاید آن را بتوان به «مادر بازاریابی» تعبیر کرد. آموزشهای کاربردی بهویژه از سوی بخش مهارتهای پیشرفته در سازمان فنی – حرفهای کشور میتوانند صددرصد نقش پایهای را در اقتصاد مقاومتی داشته باشند.